هتل امیلی مورگان، تسخیر شده ترین هتل استان تگزاس
به گزارش تصویر کانادا، هتل های تسخیر شده هم جذابیت های خاص خود را دارند، به خصوص برای آن هایی که دوست دارند حین اقامت در یک هتل لوکس، پدیده های ماورایی را هم تجربه نمایند.

ساختمان هتل اغلب صحنه رویدادهای تلخ و شیرین بسیاری بوده است و شاید به همین علت چندان عجیب نیست که در این میان چندتایی هم به تسخیر ارواح درآمده باشند.
مقصد گردشگری امروز ما هتلی است با سرنوشتی عجیب و قابل توجه، هتلی که از قضا در نزدیکی گورستان تاریخی ساخته شده است که خود به عنوان یکی از مکان های تسخیر شده شهر سن آنتونتیو واقع در استان تگزاس آمریکا شناخته می شود. ساختمان این هتل قبل از آن که مبدل به یکی از لوکس ترین هتل های کل شهر شود، بنایی بود که به آرامی از دل صخره های مرمری به دنیا آمد و در زمان ساختش، باعث مباهات سازندگان و حیرت بینندگان بود.
برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با bestcanadatours.com مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
در سال 2015 یو اس ای تودی (Usa Today) از این هتل به عنوان سومین هتل تسخیر شده جهان یاد کرد، لقبی که بی شک ناخودآگاه توجه عاشقان جهانی ترس و هیجان را به خود جلب می نماید. به همین مناسبت تصمیم گرفتیم در قالب گردشگری وحشت امشب، سری به این هتل زده و اندکی بیشتر با حال و هوای خاص آن آشنا شویم.
در مقایسه با بسیاری از هتل های تاریخی دیگر، هتل امیلی مورگان (Emily Morgan) از زمان برگزاری افتتاحیه بزرگش در سال 1984 تا به امروز، همیشه به فعالیت مشغول بوده و به رغم تمامی ماجراهای کوچک و بزرگ، وقفه ای در کارش مشاهده نشده است.
در سال 2015، نام این هتل به لیست هتل های تاریخی آمریکا اضافه شد، هر چند که اهمیت تاریخی ساختمان این هتل در شهر سن آنتونیو حتی به قبل تر از احداث هتل بازمی شود. در واقع مدت ها قبل و در سال 1977، سازمان ثبت ملی اماکن تاریخی آمریکا، این ساختمان را به عنوان بخشی از منطقه تاریخی آلامو پلازا (Alamo Plaza) به ثبت رسانده بود. به نام این هتل در بسیاری از مجلات معتبر اشاره شده است از جمله در امریکن ایرلاین (American Airline). بعلاوه در سال 2010 و در جریان برگزاری بیست و پنجمین جوایز انجمن معماران آمریکایی در سن آنتونیو، این هتل پیروز به دریافت جایزه شد و این گونه است که متوجه می شویم سن تنها یک عدد است که نمی تواند سد راه پیروزیت در هر دوره و زمانی باشد.
این بنای 13 طبقه با سبک معماری گوتیک خود فقط از اواسط دهه 1980 به عنوان هتل امیلی مورگان مشغول فعالیت بوده، اما خود ساختمان مدت ها پیش از این تاریخ و از دهه 1920 وجود داشته است. در واقع این بنا قبل از آن که هتل باشد، زمانی یک بیمارستان بود و همین امر شاید به نوعی توجیه نماینده بخش قابل توجهی از اتفاقات اتفاق افتاده در این هتل باشد.
قبل از آن که این ساختمان در میان این بستر سنگی شکل بگیرد، سنگ های مرمر استخراج شده از این محل در ساخت بسیاری از ساختمان های بخش مرکزی این شهر قرن نوزدهمی به کار رفته بودند. اما در نهایت در سال 1924 ساختمان سازی به نام جی. می. نیکس (J.M. Nix) و معماری به نام رالف کامرون (Ralph Cameron) با یکدیگر همراه شده تا آن چیزی را به وجود بیاورند که به نوعی به عنوان اولین آسمان خراش منطقه ها غربی رودخانه می.سی.سی.پی شناخته می شود.
نیکس و کامرون وقتی تصمیم گرفتند چیزی را بسازند که در آن موقع بلندترین ساختمان سن آنتونیو محسوب می شد، هرگز به پشت سر خود نگاه نکردند. طرح نهایی آن ها شامل یک برج سیزده طبقه با ظاهری به سبک گوتیک احیا شده بود که سه طبقه تحتانی و سه طبقه فوقانی آن با آجرهای لعاب داده شده با terra-cotta یا سفال پوشیده شده بود، در حالی که هفت طبقه میانی از آجرهای معمولی ساخته شدند.
کار این دو بسیاری را مبهوت خود کرد. در ابتدا شاید شکل سه گوش و متفاوت این ساختمان بود که چشم ها را به سوی خود می کشید، بنایی که به نوعی تقلیدی آشکار از دیگر ساختمان سه گوش و معروف واقع در شهر نیویورک ملقب به ساختمان اتوی آهنی (Flat Iron Building) بود که در دهه 1800 در این شهر ساخته شده بود.
در طول آن دوران، شهرهای بزرگ جهان وطنی (کازموپولیتن) در شمال آمریکا همگی در پی الگوهای مشابهی بودند و یکی از این الگوها ساخت ساختمان های سه گوش بود که از آن جمله می توان به شهرهای سان فرانسیسکو، شیکاگو، دنور و تورنتو اشاره نمود. به نظر می رسد سن آنتونیو هم نخواست از این قافله عقب بماند و از آنجایی که یکی از چهار شهر ممتاز این استان بود، وارد این رقابت تنگاتنگ برای زیبا دیده شدن و متفاوت بودن شد که نتیجه اش ساخت این ساختمان خاص بود.
در سال 1997 و بعد از آن که این ساختمان مذبور به هتل امیلی مورگان تبدیل شد، تحت یک سری عملیات نوسازی و بازسازی جزئی نهاده شد. عملیات فوق نزدیک به یک سال به طول انجامیده و چندین میلیون دلار هزینه داشت. پس از آن بود که این ساختمان مبدل به هتلی با 177 اتاق و 24 سوئیت مجلل شد که برخی از آن ها از امکاناتی بسیار لوکس و وسوسه انگیز برخوردار هستند. دیگر نوسازی چندین میلیون دلاری این هتل به سال 2012 باز می شود و بعد از آن بود که این هتل در اختیار خانواده معروف هیلتون (Hilton) نهاده شد.
یکی از نکات جالب توجه این هتل مسئله طبقه چهاردهم است. همان طور که پیش تر اشاره نمودیم این هتل در 13 طبقه ساخته شد، اما به هر حال عدد 13 به نحسی معروفیت دارد. در نتیجه مثل بسیاری دیگر از ساختمان های این چنینی در گوشه و کنار جهان، هتل امیلی مورگان نیز همان رویه را در پیش گرفته و تصمیم گرفت قید این عدد منحوس و شناخته شده را بزند. بنابراین طبقه سیزدهم هتل برای پرهیز از هرگونه بدشگونی به نام طبقه چهاردهم شناخته می شود، مسئله ای که برای بسیاری تا حدی گیج نماینده است.
دیگر نکته جالب در این هتل مربوط شماره اتاق ها است. در این هتل ناگهان از اتاق 1407 به اتاق 1409 می رسید و این وسط ظاهرا اتاقی به نام 1408 وجود خارجی ندارد، چراکه جمع اعداد فوق مجددا عدد شوم سیزده را یادآوری می نمایند.
به هر حال این خرافات در همه جای جهان رواج دارد و مختص این هتل نیست. برای بسیاری از مالکان و فعالان عرصه تجارت های بزرگ مثل هتلداری، پرهیز از مسائلی این چنینی به منظور جلوگیری از بدشانسی های احتمالی، امر چندان نامعقولی نیست. حتی شاید باید به این نکته اشاره نمود که بسیاری از مهمانان خرافاتی ناخودآگاه تمایلی به اقامت در طبقه سیزدهم ندارند و همین مسئله انتخابی پیش روی مالکان هتل ها نمی گذارد.
اما خب به نظر می رسد به رغم تمام کوشش ها و فاکتور گرفتن از طبقه سیزدهم یا اتاقی با همین شماره، تمامی طبقات و اتاق های این هتل درگیر داستان تسخیرشدگی هستند. البته با گذشته ای همانند داستان این هتل، البته این مسئله چندان عجیب و غیر متعارف نیست، آیا شما هم موافقید؟
به لطف برخورداری از گذشته ای منحصربه فرد، جای تعجبی نیست که هتل مورگان به عنوان یکی از تسخیرشده ترین هتل های استان تگزاس شناخته می شود. طبق گزارش ها متعدد مهمانان و حتی گزارش ها ارائه شده به وسیله مدیران و کارمندان هتل، چندین طبقه از این هتل بیش از بقیه درگیر رخدادهای عجیب و ماورایی است. در این میان طبقات هفتم، نه و چهارده به اضافه زیرزمین از این لحاظ بیشترین آمار وقوع پدیده های غیر قابل شرح و رویت ارواح را به نام خود ثبت نموده اند. به طوری که حتی پیشنهاد می شود اگر تمایل به درک بهتر ترس و هیجان ناشی از فعالیت های عجیب و غیر قابل شرح را دارید، حتما شبی را در اتاقی در طبقه هفتم این هتل سپری کنید!
همانگونه که قبلا هم اشاره نمودیم این مسئله به نحوی به پیشینه تاریخی هتل و به خصوص شرایط گذشته این طبقه برمی شود. ظاهرا زمانی که این ساختمان به عنوان بیمارستان مورد استفاده بوده، طبقه هفتم محل نگهداری بیماران روانی، بخش جراحی، سردخانه و البته اتاق انتظار بوده است. تقریبا بیشتر گزارش ها مربوطه به مشاهداه ارواح، به نحوی به همین دوران بازمی شود.
بارها مهمانان هتل از وقوع رخدادهای عجیبی صحبت کردند که شرحی برای وقوع شان نبود. از حس سرمای ناگهانی و حتی بوی شدید ضدعفونی نماینده های متداول در بیمارستان ها که مشام را آزار می دهند. طبقه کذایی چهاردهم نیز ظاهرا به رغم تغییر نامش، هنوز هم جایی است که این رایحه بیش از سایر طبقات حس می شود، اما درمجموع هرکدام از طبقات و بخش های هتل داستان های ترسناک بسیاری برای بازگو کردن دارند، داستان هایی که از تجربه های توأم با هول و هراس مسافران این هتل حکایت دارند.
خوشبختانه رویدادهای ماورایی این هتل در بخشی خاص متمرکز نشده و فرصت تجربه کردن ترس و وحشت را برای همه مهمانان و کارمندان هتل مهیا نموده اند و البته هر طبقه به علت ویژگی هایی خاص خود معروف است.
به عنوان مثال کسانی که در طبقه چهاردهم هتل اقامت دارند، همگی در خصوص اتفاقاتی مشترک شکایت داشتند که بارزترین آن استشمام رایحه ای خاص در این طبقه بوده است. این رایحه دقیقا یادآور فضای بیمارستانی است و به نظر می رسد این طبقه به نحوی تحت تأثیر انرژی های به جای مانده از بخش جراحی بیمارستان است.
مهمانان این طبقه بعلاوه در خصوص باز شدن درها به سمت راهروهایی صحبت می نمایند که این رایحه در آنجا با شدت بیشتری به مشام می رسیده است. تصاویر شبح وار نیز اغلب در این بخش و در راهروهای طبقه چهاردهم به وفور مشاهده شده اند، تصاویری از گذشته که به صورت لحظه ای خاطرات آن دوران را پیش چشم بیننده به نمایش گذشته و در چشم برهم زدنی ناپدید می شوند.
طبقه دوزادهم هم البته دست کمی از طبقه چهاردهم ندارد. در این طبقه بارها مهمانان مشاهده کردند که در اتاق شان به صورت خوبه خودی باز شده و سپس خودبه خود بسته می گردد. بارها افراد در نیمه های شب با صدای چکه چکه کردن قطرات آب از خواب بیدار می شوند. صدای که مداوم تکرار می گردد و حتی آدم سالم و عاقل را نیز به مرز جنون می کشاند، این در حالی که عملا هیچ شیر آبی چکه نمی نماید!
صدای ضرباتی که به کف اتاق زده می گردد، دیگر علتی است که خواب آرام بسیاری از مهمانان این طبقه را برهم می زند. گاهی حتی آن ها ناگهان بی اراده به سمت حمام رفته و مشاهده نموده اند تمامی شیرهای سرویس بهداشتی باز است و آب همانند فواره ای به این سو و آن سو پاشیده می گردد. اما ناگهان دوباره خود را در آستانه در حمام مشاهده می نمایند، در حالی که همه چیز به حالت عادی بازگشته است. جریان آب دوباره حالتی نرم و یکنواخت پیدا نموده و هیچ چیز غیر معمولی به چشم نمی خورد.
دیگران از خاموش و روشن شدن لامپ های اتاق خواب شان شکایت داشتند و افرادی نیز ادعا کردند پرستارانی را مشاهده نموده اند که در راهروها به این سو و آن سو می رفتند، در حالی که تختخواب های زهوار دررفته بیماران را با خود حمل می کردند. سپس ناگهان بی مقدمه این تصاویر در هوا محو شدند، گویی که هرگز آنجا وجود نداشتند.
طبق گفته های کارمندان، طبقه هفتم هتل ممکن است تنها به وسیله یک روح تسخیر شده باشد، روح یک نوعروس جوان. اما این که او چه کسی است و چرا روحش همچنان در این دنیای زمینی به جای مانده، پرسشی است که هنوز پاسخی برای آن وجود ندارد. اما دست کم براساس شواهد موجود، طبقه هفتم گوی سبقت را از سایر طبقات ربوده و همچنان به عنوان تسخیر شده ترین طبقه هتل شناخته می گردد.
روح این زن نیمه های شب در راهروهای این طبقه حرکت نموده و مهمانان را از خواب بیدار می نماید. آن ها اغلب با شنیدن صداهای ترسناکی از خواب بیدار شده و حتی بسیاری از مهمان اغلب به مسئولین پذیرش شکایت می نمایند تا فکری به حال این سروصدا گردد. اما به نظر نمی رسد مدیریت هرگز پاسخی برای این مشکل داشته باشد و اغلب به عذرخواهی از مهمانان بسنده نموده و در نهایت اشاره می نمایند که شاید یک روح مسئول فراوری این صدا است! بارها افراد، پیکره هایی نیمه مات را مشاهده کردند که به سرعت حرکت نموده و از دیوارها عبور می نمایند، یا حتی جلوی آیینه توقف نموده و ظاهرا مشغول تماشای خود هستند.
از طرف دیگر شایعاتی وجود دارد که طبق آن در ساخت استخر هتل از فولاد ضد زنگ میزهای بخش اتاق عمل استفاده شده است که همین مسئله تا حدودی باعث دلهره افرادی می گردد که سری به این استخر می زنند. همین امر از سوی دیگر شاید همان نقطه اتصالی باشد که گذشته و حال هتل را با یکدیگر پیوند داده است. جایی که ارواح یا قادر نیستند یا تمایلی به ترک آن ندارند، گویی به خاطر چیزی که به نوعی به مرگ شان مرتبط بوده، در این مکان به دام افتاده اند. با این حساب آیا امیلی مورگان واقعا خانه ارواحی است که به علت تجهیزات پزشکی به جای مانده در هتل هنوز هم در آنجا سکنی گزیده اند؟
آسانسورها دیگر بخش های مجذوب کننده این هتل هستند. شاید نه در بسیاری دیگر از هتل ها، اما در امیلی مورگان آسانسورها هم حرف هایی برای گفتن در دنیای گردشگری وحشت دارند. در این هتل تاریخی، آسانسورها معمولا بدون حضور مسئول آسانسور کار می نمایند، لذا زمانی که کسی وارد آسانسور می گردد، ممکن است ناخواسته وارد یک ماجراجویی فراموش نشدنی شده باشد! آن ها بسیاری از اوقات در طبقاتی توقف می نمایند که به وسیله مهمانان انتخاب نشده اند، گاهی اوقات حتی درهای آسانسور بسته شده و تا ساعت ها بسته باقی می مانند و مردم ناگزیر هستند استرس موجود را تحمل نمایند تا زمانی که یاری از راه رسیده و آن ها را از این ترس و نگرانی نجات دهد.
حتی در چندین مورد از داخل آسانسورها تلفن های اضطراری به کارمندان مربوطه شده در حالی که در آن موقع اصلا کسی داخل آسانسور حضور نداشته است و چه چیزی می تواند ترسناک تر از این مسئله باشد؟ گاهی افراد سوار آسانسور حین پایین آمدن دچار مشکل دیگری شده و در نهایت سر از زیرزمین هتل درآورده اند، جایی که زمانی سردخانه بیمارستان در آنجا قرار داشته است. شاید اکنون درست همان زمانی است که باید سفر خود را در زیرزمین هتل ادامه دهیم، جایی که امروزه کاملا محصور شده و به جز کارمندان هتل کسی اجازه ورود به آن را ندارد. اما حتی برای کارمندان هم زیرزمین مکان چندان خوشایندی نیست.
برای سال ها، زیرزمین به عنوان سردخانه و نیز محل آماده سازی اجساد برای مراسم تدفین مورد استفاده قرار می گرفت. کارمندان که ناگزیر از کار کردن در طبقات پایینی هتل هستند، اغلب تجربیاتی عجیب را در این بخش تجربه نموده اند، از نورهای شناور رقصان که در هوا به این سو و آن سو می روند گرفته تا شنیدن صدای ناله و شیونی که منبعی ناشناخته دارد. به نظر می رسد صدها جسد در این زیرزمین آماده مراسم تدفین شده یا مورد کالبدشکافی قرار گرفته اند، پس چندان باعث تعجب نیست که اراواح بسیاری از این مردگان هنوز در این مکان به جای مانده اند. ظاهرا هوای زیرزمین در مقایسه با سایر طبقات سردی و سنگینی خاصی دارد، به طوری که کارمندان کارهای خود را انجام داده و به سرعت به طبقات بالایی و مکان امن خود باز می گردند.
خوشبختانه ارواح ساکن هتل، ارواحی بازیگوش هستند که تنها به شیطنت های سرگرم نماینده بسنده نموده و کسی را عمیقا مورد آزار و اذیت قرار نمی دهند. البته حد تحمل افراد در مقابله با پدیده های ماورایی این هتل در مقدار راحتی و آرامش آن ها نقش اساسی دارد. به عنوان مثال بارها مهمانان هتل نیمه شب یا تقاضا کردند اتاق شان عوض گردد یا اسباب و اثاثیه را جمع نموده و عطای اقامت در این هتل لوکس را به لقایش بخشیده و آنجا را ترک کردند.
با وجود تمام مخاطرات فوق، آیا واقعا کسی تمایل دارد در یکی از نخستین هتل های شهر سن آنتونیو اقامت کند، حتی با وجود اطلاع از تمامی این پدیدهای عجیب و غیر قابل شرح؟ به نظر می رسد پاسخ این سوال مثبت است. به هر حال این هتل لوکس در کنار این تجربیات عجیب و بعضا ترسناک، امکانات خوبی را در اختیار مهمانان خود قرار می دهد، از جمله یک کتابخانه دنج و راحت، استخر روباز در قسمت بیرونی هتل (البته معلوم نیست از میزهای جراحی در ساخت آن هم استفاده شده است یا خیر؟) و حتی یک سرویس مخصوص که شما را به تماشا تمام جاذبه های گردشگری شهر می برد. در نهایت مدیریت هتل امیلی مورگان تمام کوشش خود را به کار گرفته تا رضایت مهمانان خود را مهیا نموده تا آن ها اوقات خوشی را در شهر تاریخی سن آنتونیو سپری نمایند.
بعلاوه در این هتل اجازه داده می گردد مهمانان حیوانات خانگی خود را نیز همراه بیاورند. در نتیجه مهمانان باید آمادگی شنیدن پارس سگ ها را در نیمه شب داشته باشند. البته ممکن است بعد از آن حس نمایند چیزی خود را به تخت شان رسانده و به نرمی زیر پتو می خزد! اولین کار توصیه شده در چنین موقعیتی آنالیز هویت چیزی است که در تخت پنهان شده است، این که آیا با یک توله سگ ترسیده طرف هستید یا یک موجود نامرئی و البته بازیگوش؟ به هر حال ارواح ساکن این هتل، امیلی مورگان را همانند خانه خود می بینند و از هیچ فرصتی برای شیطنت کردن دریغ نمی نمایند.
منبع: کجارو / ghostcitytours.com